روزمرگی‭ ‬در‭ ‬سرزمین‭ ‬رنج‌ها (روایت‌هایی‭ ‬از‭ ‬زندگی‭ ‬و‭ ‬روزگار‭ ‬شهروندان‭

شرایط زیست شهروندان ایرانی طی دو سه سال اخیر به واسطه سیاست‌های جمهوری اسلامی در عجیب و غریب‌ترین حالت ممکن بوده است. این شرایط که تا به امروز کمتر پیش آمده بوده و یا خیلی‌ها آن را به شرایط زمان جنگ ایران و عراق تشبیه می‌کنند، باعث شده است که زندگی شهروندان ایرانی با هر سطح درآمدی دچار تغییراتی شود. تغییراتی که اکثرشان از سر اجبار بوده است. در این میان حاکمیت هم به کیفیت زیست شهروندان و شرایط روحی و روانی آن‌ها در این تغییرات هیچ اهمیتی نمی‌دهد اما در مقابل مدام شعارهایی چون مقاومت، ایثار، ایستادگی و از این دست می‌دهد که دیگر گوش مردم در طول چهل و چند ساله گذشته از آن‌ها پر است. در طی سال‌های گذشته جامعه ایران نه تنها در فکر و رفتار بلکه در خورد و خوراک و تهیه پوشاک و دیگر اقلام زندگی هم دستخوش تغییراتی بزرگ شده است. صف‌ها و کمبودها در دوره‌‌هایی که کاسه صبر مردم را لبریز کرده بود و تورم و گرانی در دوره‌های دیگر که بار سنگینی بر دوش نحیف اکثر مردم ایران بوده است، از جمله این تغییرها برای در پیش گرفتن سبک‌زندگی جدیدی از سمت مردم بوده است. سبک زندگی‌ای که اجباری و از سر استیصال بوده است.

علوم سیاسی خوانده ام و از سال 87 کار در روزنامه را شروع کردم. در روزنامه های اعتماد، بهار، فرهیختگان، دنیای اقتصاد و... فعالیت کرده ام. همچنین در مجلات تجارت فردا، صنعت و توسعه، دنیای فوتبال، حق ملت، مروارید و... و البته سایت های اعتمادآنلاین، خبرآنلاین و... فعالیت داشته ام.
در زمان دانشجویی جزو فعالان دانشجویی و کمپین یک میلیون امضا بودم که به واسطه آن احضار و بازجویی می شدم. سال 88 بازداشت شدم و مدتی در زندان اوین بودم. در سال 1401 به واسطه برخی از گزارش هایم و همچنین نوشته هایم در صفحه شخصی ام در اینستاگرام، به حراست وزارت ارشاد جمهوری اسلامی احضار شدم و مورد تهدید و بازجویی قرار گرفتم. تهدیدهایی که بعد از این جلسه هم به صورت تلفنی و حضوری همراه من بود.